مقیاس لیکرت یکی از مقیاسهای رایج رتبه بندی است که کاربرد زیادی در تحقیقات و نظرسنجیها دارد. میزان رضایت مشتریان یک فروشگاه یا میزان آشنایی والدین با بازیهای رایانهای، مثالهایی از کاربرد مقیاس لیکرت هستند.
اگر به دنبال سنجش نگرش یا رفتار افراد هستید، مقیاس لیکرت یکی از قابل اعتمادترین روشهای مورد استفاده است. اندازهگیری رفتار و نگرشها در مقیاس لیکرت با استفاده از پاسخهای چندگزینهای که از یک حد پایین تا حد بالا (برای مثال، کاملاً مخالفم تا کاملاً موافقم) ارزش گذاری میشوند، صورت میگیرد. برخلاف سؤالات ساده “بله / خیر”، مقیاس لیکرت به شما امکان آشکارسازی درجه نظرات را دارد و این امر به ویژه برای موضوعات حساس و چالش برانگیز میتواند مفید باشد به علاوه در اختیار داشتن دامنهای از پاسخها به شما امکان درک بهتر گرایشها را میدهد.
در نظر گرفتن موارد زیر قبل از طراحی پرسشنامه میتواند به بهبود تحقیق کمک کند:
برچسب گذاری کنید: ثابت شده است که مقیاسهای عددی، برای مثال سؤالات رتبهبندی که با پاسخهای 1 تا 5 مشخص میشوند، پاسخدهندگان را دچار سردرگمی میکنند، چون ممکن است آنها بلافاصله متوجه نشوند که کدام حد مقیاس به پاسخ مثبت یا منفی متمایل است. بنابراین از کلمات برای برچسب گذاری مقیاسها استفاده کنید (مانند طیف “اصلاً” تا “کاملاً”).
مقیاس، تک قطبی باشد: تا آنجایی که ممکن است، از یک مقیاس “تک قطبی” با دامنهای از “کاملاً” تا “اصلاً” به جای کاملاً یک مورد تا کاملاً موردی دیگر استفاده کنید. برای مثال، بهتر است از مقیاسی به صورت “کاملاً شجاع هستم” تا “اصلاً شجاع نیستم” به جای مقیاسی به صورت “کاملاً شجاع هستم” تا “کاملاً خجالتی هستم” استفاده کنید. چرا؟ چون افراد درباره مقیاسهای تک قطبی، راحتتر فکر میکنند و شما میتوانید مطمئن باشید یک حد مقیاس متناظر با مخالف حد دیگر است.
تعداد پاسخها فرد باشد: مقیاسهایی که تعداد گزینههای آنها عددی فرد است (1 – 7، یا 0 – 4)، یک نقطه وسط دارند. چه تعداد گزینه به افراد پیشنهاد میکنید؟ پژوهشها نشان دادهاند که پاسخ دهندگان برای تعیین نظرشان در مقیاسهایی با بیشتر از 7 گزینه مشکل دارند. به این معنی که اگر سؤالات شما بیشتر از 7 گزینه پاسخ داشته باشند، احتمال اینکه پاسخ دهندگان گزینهای را به تصادف انتخاب کنند، زیاد است. این امر میتواند صحت دادههای شما را مخدوش کند. عدد جادویی کدام است؟ روش شناسان، مقیاس پنج تایی برای طیف تک قطبی و مقیاس هفت تایی برای طیف دو قطبی را توصیه میکنند.
مقیاس، پیوسته باشد: فاصله گزینههای پاسخ در یک مقیاس باید یکسان باشد. در واقع وقتی از کلمات به جای اعداد استفاده میشود، باید این نکته مد نظر قرار بگیرد که فاصله عددی نقاط مقیاس با فاصله معنایی منطبق باشد. این امر باعث کاهش ابهام در مقیاس گذاری میشود.
طیف پاسخها کامل باشد: مقیاسها باید زنجیره کاملی از پاسخها را در برگیرد. برای مثال، اگر در یک سؤال پرسیده شود که قهوه شما تا چه اندازه داغ بوده و محدوده پاسخها از “خیلی داغ” تا “کمی داغ” باشد، پاسخ دهندگانی که فکر میکنند قهوهشان اصلاً داغ نبوده، نمیدانند چه گزینهای را باید انتخاب کنند. نمونه این اشتباه در سؤالات نظرسنجی صدا و سیما زیاد دیده میشود: نظر شما در مورد فیلم سینمایی در حال پخش چیست؟ 1- خیلی خوب 2- خوب 3- متوسط (!)
جملات، پرسشی باشد: تا آنجایی که ممکن است، به جای اندازه گیری موافقت با یک عبارت، سؤال بپرسید. از مقیاسهای “موافقت / مخالفت” پرهیز کنید، چون ممکن است باعث ایجاد نوعی اریبی در پاسخها شود. این بدین معنی است که بیشتر پاسخ دهندگان با عبارات موافقت میکنند بدون اینکه متوجه باشند آن عبارت درباره چیست و کمتر سؤال را با دقت میخوانند.